هوالحق

دریاچه عباس آباد آرام بود، مثل همیشه. آن کاخ مدفون در آبها تنها سری به بیرون کشیده بود: سری سبز از گذر تاریخ...
میگویند: سخت مریض شده. به سراغش میروم. اشک در چشمانش." سرماخوردگیام با حساسیت بهاری، چرک گلو تا گوش و آسمم عود کرده." میگویم چیزیش نیست، اما بدجور خودشو باخته. باید بردش دکتر.